پايان نامه بررسي ميزان رضايت شغلي و عوامل موثر بر آن در كارخانه راد فرمان

پايان نامه بررسي ميزان رضايت شغلي و عوامل موثر بر آن در كارخانه راد فرمان در 50 صفحه ورد قابل ويرايش

به نام خدا

چكيده تحقيق

دراين تحقيق به بررسي ميزان رضايت شغلي و عوامل موثر بر آن در كارخانه راد فرمان مي پردازيم رضايت شغلي را نگرش آگاهانه مثبت و كلي فرد نسبت به شغل خويش تعريف نموده و سپس به تعاريف مفاهيم مرتبط با موضوع پرداخته مي شود.

عوامل متعددي را به عنوان متغيرهاي مستقل تحقيق كه در ارتباط با متغير تابع رضايت شغلي دارند را شناسايي و پيرامون هر كدام بحث نظري و نتايج تحقيقات گذشته بيان مي شود. به طور كلي متغيرها و عوامل تاثير گذار بر رضايت شغلي در سه حوزه فردي و انگيزشي , سازماني و اجتماعي دسته بندي شده و سپس تمامي متغيرهاي مورد نظر در قالب يك مدل منسجم , در ارتباط با متغير تابع قرار گرفته كه هر رابطه نشاندهنده يك فرضيه تحقيق مي باشد.

جامعه آماري تحقيق شامل كاركنان كارخانه راد فرمان كه با شيوه نمونه گيري تصادفي و بر اساس محاسبات انجام شده از آن 110 نفر به عنوان نمونه گرفته شده است.

پس ازجمع آوري اطلاعات مورد نياز , ابزار آماري متناسب با فرضيه هاي تحقيق كه مهم ترين آنها تحليل رگرسيون , آزمون Oneway وF  مي باشند به كار گرفته شده و نهايتا دياگرام مسير , جهت تاثير گذاري متغيرها بر روي متغير تابع مي باشد.     

نتايج نشان مي دهد كه ميانگين ميزان رضايت شغلي بين كاركنان 06/2 ميباشد كه حاكي از آن است كه كاركنان در حد متوسط رضايت دارند.

                             مقدمه

ما در جهاني زندگي مي كنيم كه در آن مرزها بيش از بيش در حال فرو ريختن ودر عصري به سر مي بريم كه محصولات تكنولوژي ارتباطات لازمه حيات بشري هستند . (آويني- 1371) و راديو وتلويزيون از اجزاي عالم كنوني  گشته و جايگاه خاصي درآن دارد كه اگر اين ابزار نبود , عالم عليل و ناقص الخلقه بود . به عبارت ديگر پيدايش , گسترش و كاركردهاي روز افزون راديو و تلويزيون , بشر امروزي را به نسبتي با تلويزيون كشانيده است كه اكنون اگر از او اوصاف بشر بپرسند مي شود گفت كه بشر عصر ما , جاندار تماشاگر تلويزيون است.(داوري-1374) و بالاخره آنكه راديو از تمام رسانه هايي كه هست حساستر است , راديو و تلويزيون مي تواند يك مملكت را اصلاح كند ومي تواند به فساد بكشد.(امام خميني«ره» 1363)

پر واضح است اهميت هر سازماني رابطه مثبت و مستقيمي با اهداف آن سازمان دارد يعني هر قدر اهداف يك سازمان والاتر ومهم تر باشد آن سازمان از درجه اهميت بيشتري برخوردار است. و نيز هر چقدر يك سازمان از درجه اهميت بالايي برخودار باشد نيروي انساني شاغل در آن سازمان جايگاه ويژه اي را به خود اختصاص مي دهد يعني رضايت يا عدم رضايت آنان در سازمان نقش بسزايي در رسيدن به اهداف سازماني ايفا مي كند.

در بررسي هاي اوليه «مساله بودن» رضايت كاركنان به چشم مي خورد و نشانه هايي از نارضايتي مشهود بود, تحقيق علمي مارا كمك تا بطور دقيق با ابعاد اين امر آشنا و بتوانيم با تكيه بر نتايج علمي در جهت تقويت سطح رضايت كاركنان ارائه راهكار نماييم.

  طرح مساله

عوامل موثر بر رضايت شغلي كدامند ؟

كه براي درك بهتر آنرا به دو سوال تقسيم مي كنيم :

1-    كاركنان كارخانه رادفرمان تاچه ميزان از شغل خود راضي هستند؟

2-    عوامل تاثير گذار برميزان رضايت شغلي آنان كدامند؟

درهمه جوامع كار به معناي فعاليتي كه بوسيله آن انسانها از محيط پيرامون خود بهره مي گيرند و بدين سان بقاي خود را تامين مي كنند.(گيدنز 1374ص788) بيش ازهر نوع فعاليت ديگري بخش عمده زندگي اكثر مردم را اشغال مي كند.

امروزه بدون داشتن يك شغل , زندگي ميسر نيست و هر فردي نيازمند داشتن يك شغل است تا بتواند به سازماني وابسته شده و در جامعه جايگاهي داشته باشد . صرفنظر از اينكه شغل افراد چه باشد : آنان نسبت به آن احساسات ارزيابي دارند. آنان از برخي وجوه كار خود يا خوششان مي آيد و يا بدشان ونسبت به مطلوبيت آنچه كه انجام مي دهند نظري كلي دارند.

بيان و طرح مسئله براي هر محقق همراه با پاسخهاي فرضي است كه تا حدودي قانع كننده اند اما از آنجا كه در كارهاي علمي , رسيدن به يك پاسخ عيني كه به طور بين افرادي مطرح مي شود مشكل است.

در ميان برجستگان جوامع كاري صنعتي پيشرفته, اين باور همگاني وجود دارد كه در نيم سده اخير, محيطهاي كار به رغم بهبود شرايط فيزيكي كار در اكثر سطوح از تحمل پذيري كمتري برخوردار بوده است. دوران استعمار كارگران در محيطي غير انساني؛تا حدي به سر آمده است, اما خطرهاي كاري آن دوران و در نتيجه آن, تحقيرمقام انسان, جاي خود را به خطراتي نامملوس تر و پنهان داده است.

نتيجه گيري و جمع بندي نظريات

تلاش در جهت شناخت تئوريهاي رضايت شغلي نشان دهنده نكته اي مهم است كه نظريات شغلي بر مبناي دو نوع مدل تبييني دسته بندي مي شوند. يك دسته تغييرات رضايت شغلي را به ويژگيها و خصوصيات محيط در بر گيرنده آن نسبت مي دهند و دسته ديگررضايت شغلي را نتيجه ويژگي وخصوصيات شخصي افراد مي دانند. يعني عده اي به«شغل» نظر دارند عده ديگر به« شاغل» گرونبرك اين دو نوع مدل تبييني با تبيينهاي كرايشي و موقعيتي مي نامد. وجه تسميه آن اين است كه اصطلاح گرايش به باورها, نگرشها. ويژگيهاي شخصي و شخصيتي فرد اطلاق مي شود و اصطلاح موقعيت به عوامل بيروني و محيطي اشاره دارد.

عوامل ديگر موثر بر رضايت شغلي

با توجه به تحقيق حاضركه در سطح يك سازمان صورت مي گيرد برخي متغيرهاي موقعيتي – محيطي ديگر و تعدادي متغير فردي موثر بر رضايت شغلي مورد بررسي قرار مي گيرند.

متغيرهاي شخصي

به طور كلي پژوهشهاي مربوط به نقش متغيرهاي شخصي در رضايت شغلي نشانگر اثرهاي جزئي است.(كمپ1370ص272)

1-    سن

 عده زيادي از صاحب نظران بر اين باروند كه رابطه سن و رضايت شغلي كارمندان يك رابطه مستقيم خطي است ؛ به اين معني كه اگر ساير شرايط را ثابت نگه داريم كارمندان مسن تر خشنودي شغلي شان بيشتر از كارمندان جوانتر است. كارمندان مسن توقعات متعدل تري دارند, اهل بلند پروازي نيستند و انتظارات خود را منطبق بر توانايي ها و واقعيات مي سازند. پس با بالا رفتن سن خشنودي و رضايت شغلي افزايش مي يابد.(پرهيزگار1368)

2-    جنس