مباني و پيشينه نظري هوش اخلاقي (فصل دوم پايان نامه)
مباني و پيشينه نظري هوش اخلاقي (فصل دوم پايان نامه) |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 46 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 29 |
مباني و پيشينه نظري هوش اخلاقي (فصل دوم پايان نامه)
در 29 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت docx
قسمتهايي از متن مباني نظري و پيشينه
هوش اخلاقي
اصول ضروري هوش اخلاقي
ابعادهوش اخلاقي ازديدگاه لنيك و كيل[1]
مؤلفه هاي هوش اخلاقي لنيك وكيل ازديدگاه قرآن كريم وائمه معصومين(ع)
نكاتي براي ايجاد هوش اخلاقي
انتقال ارزش ها، پايه هوش اخلاقي
پيشينه تحقيق
تحقيقات داخلي
تحقيقات خارجي
منابع و مأخذ:
منابع فارسي
منابع انگليسي
===============
مباني نظري پژوهش
هوش اخلاقي
اخلاق را مجموعهاي از صفات روحي و باطني انسان تعريف كردهاند كه به صورت اعمال و رفتاري كه از خلقيات دروني انسان ناشي ميشود، بروز ظاهري پيدا ميكند و بدين سبب گفته ميشود كه اخلاق را از راه آثارش ميتوان تعريف كرد. استمرار يك نوع رفتار خاص، دليل بر آن است كه اين رفتار يك ريشه دروني و باطني در عمق جان و روح فرد يافته است كه آن ريشه را خلق و اخلاق مينامند. دامنه اخلاق را در حد رفتارهاي فردي تلقي ميكنند، اما رفتارهاي فردي وقتي كه در سطح جامعه يا نهادهاي اجتماعي تسري پيدا ميكند و شيوع مييابد، به نوعي به اخلاق جمعي تبديل ميشود كه ريشهاش در فرهنگ جامعه ميدواند و خود نوعي وجه غالب مييابد كه جامعه را با آن ميتوان شناخت(معيدفر،1380).
مصباح يزدي (1382) در كتاب فلسفه اخلاق چهار معني و كاربرد را براي اخلاق ذكر كرده اند كه عبارتست از:
1- صفات راسخ انسان: رايج ترين و شايع ترين كاربرد اصطلاحي اخلاق در بين انديشمندان و فيلسوفان اسلامي، عبارت است از صفات و هيأت هاي پايدار نفس كه موجب صدور افعالي متناسب با آنها به طور خود جوش و بدون نياز به تفكر و تأمل از انسان مي شوند. شيخ ابوعلي مسكويه در تعريف
2- اخلاق مي گويد : اخلاق حالتي نفساني است كه بدون نياز به تفكر و تأمل، آدمي را به سمت انجام كار حركت مي دهد.علامه مجلسي نيز در تعريف اخلاق مي گويد: اخلاق ملكه اي نفساني است كه به آساني از انسان صادر مي شود. برخي از اين ملكات فطري و ذاتي اند و پاره اي از آن ها نيز با تفكر و تلاش و تمرين و عادت دادن نفس به آنها، به دست مي آيند.
3- صفات نفساني: گاهي منظور از اخلاق در اصطلاح انديشمندان، هرگونه صفت نفساني است كه موجب پيدايش كارهاي خوب يا بد مي شود، چه آن صفت نفساني به صورت پايدار و راسخ باشد و چه به صورت ناپايدار و غير راسخ.
....
پيشينه تحقيق
تحقيقات داخلي
در پژوهش منصوري (1380) بين نمرات آزمون هوش هيجاني و پيشرفت تحصيلي همبستگي بدست آمد. براساس يافته هاي اين تحقيق، بين هوش هيجاني دختران و پسران در نمره كل آزمون، مولفه خودآگاهي، خودكنترلي و هوشياري اجتماعي از لحاظ آماري تفاوت معني داري وجود داشت. ولي در مولفه هاي خودانگيزي و مهارتهاي اجتماعي بين نمرات دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني داري مشاهده نشد.
قلي زاده واميني(1381) تحقيقي با عنوان بررسي رابطه مشاركت دانش آموزان دختر دبيرستان هاي خميني شهر در فعاليت هاي اجتماعي با پيشرفت تحصيلي، ويژگي هاي جمعيت شناختي و رشد اجتماعي آن ها در سال تحصيلي 80-1379 انجام دادند. و نتايج ذيل به دست آمد. بين عملكرد تحصيلي دانشآموزان شركتكننده در فعاليت هاي اجتماعي مدرسه و عدم شركت آن ها در اين فعاليتها تفاوت وجود نداشت. متوسط عملكرد دانشآموزان شركتكننده 13/16 و دانشآموزاني كه مشاركت نداشتند، 23/16 با توان آماري 708/0 بود. ولي تفاوت بين شغل پدر و مشاركت دانشآموزان معنادار بود. بدين معني كه دانشآموزاني كه پدران آنها كارمند و يا متخصص بودند نسبت به دانشآموزاني كه پدران آنها كارگر بودند و يا شغل آزاد داشتند، در فعاليت هاي اجتماعي مشاركت بيشتري داشتند.همچنين رابطه بين تحصيلات والدين و تعداد فرزندان خانواده و مشاركت اجتماعي دانشآموزان معنادار بود. فرزندان والديني كه ميزان تحصيلات آنها در سطح راهنمايي و متوسطه بود در فعاليت هاي اجتماعي مشاركت بيشتري داشتند. ...
...
افعال بی قاعده یا افعال نامنظم در زبان انگلیسی، یکی از جنبههایی است که موجب پیچیدگی در یادگیری این زبان میشود. این افعال با تغییر شکل بین فرمهای گذشته، حال ساده، و همچنین شکل سوم، نمونههایی از نامنظم بودن زبان انگلیسی هستند. برخلاف افعال منظم که با افزودن "-ed" به انتهای فعل اصلی تغییر شکل مییابند، افعال نامنظم شکلهای مختلفی برای گذشته و شکل سوم دارند که معمولاً باید حفظ شوند.
برخی از افعال بی قاعده معروف شامل "to be" (بودن)، "to have" (داشتن)، "to go" (رفتن)، "to do" (انجام دادن) و "to say" (گفتن) هستند. به عنوان مثال، فرمهای گذشته و شکل سوم "to be" به ترتیب "was/were" و "been" هستند، در حالی که برای "to go" به جای "goed" از "went" به عنوان گذشته و "gone" به عنوان شکل سوم استفاده میشود.
یادگیری افعال بی قاعده نیازمند حفظ کردن شکلهای گذشته و شکل سوم آنها است. برای این منظور، معمولاً لازم است که دانشجوان لیست افعال بدون قاعده را با خود همراه داشته باشند و به مرور آنها را با تکرار و تمرین فرا بگیرند.