بررسي ابعاد هوش هيجاني بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه بررسي ابعاد هوش هيجاني بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه دسته بندي روانشناسي و علوم تربيتي فرمت فايل doc حجم فايل 24 كيلو بايت تعداد صفحات فايل 14 بررسي ابعاد هوش هيجاني بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه در سال 1985 يك دانشجوي مقطع دكتري با نام واين پاين در رشته هنر در يكي از دانشگاه هاي آمريكا پايان نامه اي را به اتمام رساند كه در آن از عنوان هوش هيجاني استفاده شده بود. به نظر مي رسد كه اولين كاربرد اصطلاح هوش هيجاني در محافل علمي و آكادميك به اين دانشجو باز گردد(خائف الهي، 1382). بعد از آن ماير و سالوي دو نفر از اساتيد دانشگاه هاي آمريكا در دو مقاله از اين اصطلاح استفاده كردند. سالوي و ماير (1990) هوش هيجاني را نوعي از هوش توصيف كردند كه مشتمل بر توجه به احساسات و هيجان هاي خود و ديگران، فرق گذاشتن بين آن ها و استفاده براي اتخاذ تصميم مناسب، در زندگي مي باشد. بنا به عقيده سالوي و ماير، هوش هيجاني چهار جنبه شناخت، درك، تنظيم، و استفاده از هيجانات را دارد كه بر خلاف هوش ذهني مي توان آن ها را از محيط آموخت؛ از اين رو مهارت هاي هوش هيجاني، اكتسابي مي باشند. داشتن اين مهارت ها مي تواند براي دانشجوياني كه در شرايط تنش زاي محيط دانشگاه و خوابگا ههاي دانشجويي قرار مي گيرند، نتايج مثبتي به همراه داشته باشد و برعكس نداشتن اين مهارتها مي توند براي آنان مشكلات جدي همچون افت تحصيلي، ترك تحصيلي، گرايش به سوء مصرف مواد مخدر و محرك را ايجاد كند. مشهورترين فرد در زمينه هوش هيجاني دانيل گلمن مي باشد. به نظر گلمن هوش هيجاني داراي دو بخش عناصر دروني و بيروني است. عناصر دروني شامل ميزان خودآگاهي، خود انگاره، احساس استقلال، ظرفيت خود شكوفايي، و قاطعيت مي باشد و عناصر بيروني مشتمل بر روابط بين فردي، سهولت در همدلي، و احساس مسئوليت است. گلمن هوش هيجاني را از هوش ذهني جدا مي كند، و به نظر او هوش هيجاني شيوه استفاده بهتر از هوش ذهني از طريق خود كنترلي، اشتياق و پشتكار، و خود انگيزي را شكل مي دهد (گلمن، 1995). بار –آن عنوان كرد كه هوش هيجاني از پنج مولفه تشكيل مي شود: 1.درون فردي: شامل خودشكوفايي، استقلال و خود آگاهي هيجاني 2.بين فردي: همدلي و مسوليت پذيري اجتماعي. 3.انطباق پذيري: شامل توانايي حل مسئله و آگاهي به واقعيت و انعطاف پذيري 4.مديريت استرس: شامل كنترل تكانه و تحمل فشارها 5.خلق كلي: شادكامي و خوش بيني(بار-ان و الكساندر[1]، 2005). دانشجويان براي موفقيت و ورود به دانشگاه نيازمند بهره هوشي هستند، ولي براي موفقيت در زندگي دوران دانشجويي و دست يابي به موقعيت هاي برتر و ممتاز علمي و اجتماعي به هوش هيجاني همراه با هوش عمومي نياز دارند( آقايار و شريفي درآمدي، 1386). امروزه هوش هيجاني به عنوان عامل پيش بيني كننده سلامت رواني، اجتماعي، موفقيت تحصيلي و شغلي از اهميت شاياني برخوردار است( اكبري، رضائيان و مودي، 1386). با توجه به نقش بسزايي كه هوش هيجاني در موفقيت افراد دارد و نيز با تاكيد بر اين دانش كه مهارت هوش هيجاني در اثر تعليم و تربيت، پيشرفته مي گردد، ارزيابي ميزان اين توانايي در يادگيرندگان معقولانه به نظر مي رسد. با وجود اينكه پژوهش‌هاي متعددي در مورد هوش هيجاني(حدادي كوهسار، 1388؛ سجادي راد، 1388؛ و خائف الهي، 1382) انجام شده است اما تا آنجا كه پژوهشگر بررسي نموده است پژوهشي كه به بررسي بررسي ابعاد هوش هيجاني بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه ........ پرداخته باشد يافت نشد لذا پژوهشگر به دنبال پاسخ گويي به اين سوال است كه ابعاد هوش هيجاني بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه ........ چگونه است؟ -------------------------------------------------------------------------------- [1] Bar-on & Alexander parker

بررسي ابعاد هوش هيجاني بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه  

در سال 1985 يك دانشجوي مقطع دكتري با نام واين پاين در رشته هنر در يكي از دانشگاه هاي آمريكا پايان نامه اي را به اتمام رساند كه در آن از عنوان هوش هيجاني استفاده شده بود. به نظر مي رسد كه اولين كاربرد اصطلاح هوش هيجاني در محافل علمي و آكادميك به اين دانشجو باز گردد(خائف الهي، 1382). بعد از آن ماير و سالوي دو نفر از اساتيد دانشگاه هاي آمريكا در دو مقاله از اين اصطلاح استفاده كردند.

سالوي و ماير (1990) هوش هيجاني را نوعي از هوش توصيف كردند كه مشتمل بر توجه به احساسات و هيجان هاي خود و ديگران، فرق گذاشتن بين آن ها و استفاده براي اتخاذ تصميم مناسب، در زندگي مي باشد. بنا به عقيده  سالوي و ماير، هوش هيجاني چهار جنبه شناخت، درك، تنظيم، و استفاده از هيجانات را دارد كه بر خلاف هوش ذهني مي توان آن ها را از محيط آموخت؛ از اين رو مهارت هاي هوش هيجاني، اكتسابي مي باشند.  داشتن اين مهارت ها مي تواند براي دانشجوياني كه در شرايط تنش زاي محيط دانشگاه و خوابگا ههاي دانشجويي قرار مي گيرند، نتايج مثبتي به همراه داشته باشد و برعكس نداشتن اين مهارتها مي توند براي آنان مشكلات جدي همچون افت تحصيلي، ترك تحصيلي، گرايش به سوء مصرف مواد مخدر و محرك را ايجاد كند.

مشهورترين فرد در زمينه هوش هيجاني دانيل گلمن مي باشد. به نظر گلمن هوش هيجاني داراي دو بخش عناصر دروني و بيروني است. عناصر دروني شامل ميزان خودآگاهي، خود انگاره، احساس استقلال، ظرفيت خود شكوفايي، و قاطعيت مي باشد و عناصر بيروني مشتمل بر روابط بين فردي، سهولت در همدلي، و احساس مسئوليت است. گلمن هوش هيجاني را از هوش ذهني جدا مي كند، و به نظر او هوش هيجاني شيوه استفاده بهتر از هوش ذهني از طريق خود كنترلي، اشتياق و پشتكار، و خود انگيزي را شكل مي دهد (گلمن، 1995).

بار –آن عنوان كرد كه هوش هيجاني از پنج مولفه تشكيل مي شود:

1. درون فردي: شامل خودشكوفايي، استقلال و خود آگاهي هيجاني
2. بين فردي: همدلي و مسوليت پذيري اجتماعي.
3. انطباق پذيري: شامل توانايي حل مسئله و آگاهي به واقعيت و انعطاف پذيري
4. مديريت استرس: شامل كنترل تكانه و تحمل فشارها
5. خلق كلي: شادكامي و خوش بيني(بار-ان و الكساندر^[1]، 2005).

دانشجويان براي موفقيت و ورود به دانشگاه نيازمند بهره هوشي هستند، ولي براي موفقيت در زندگي دوران دانشجويي و دست يابي به موقعيت هاي برتر و ممتاز علمي و اجتماعي به هوش هيجاني همراه با هوش عمومي نياز دارند( آقايار و شريفي درآمدي، 1386).

امروزه هوش هيجاني به عنوان عامل پيش بيني كننده سلامت رواني، اجتماعي، موفقيت تحصيلي و شغلي از اهميت شاياني برخوردار است( اكبري، رضائيان و مودي، 1386).  با توجه به نقش بسزايي كه هوش هيجاني در موفقيت افراد دارد و نيز با تاكيد بر اين دانش كه مهارت هوش هيجاني در اثر تعليم و تربيت، پيشرفته مي گردد، ارزيابي ميزان اين توانايي در يادگيرندگان معقولانه به نظر مي رسد.

با وجود اينكه پژوهش‌هاي متعددي در مورد هوش هيجاني(حدادي كوهسار، 1388؛ سجادي راد، 1388؛  و خائف الهي، 1382) انجام شده است اما تا آنجا كه پژوهشگر بررسي نموده است پژوهشي كه به بررسي بررسي ابعاد هوش هيجاني بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه   ........ پرداخته باشد يافت نشد لذا پژوهشگر به دنبال پاسخ گويي به اين سوال است كه ابعاد هوش هيجاني بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه   ........ چگونه است؟

[1] Bar-on & Alexander parker